۱۳۹۳ آبان ۲۰, سه‌شنبه

تحلیل سمفونی اول Until Death Overtakes Me



درود
با امید به این که از پست قبلی راضی بوده باشید. امروز ادامه ی بررسی آثار Stijn Van Cauter را در پیش می گیرم و ادامه مطلب را تقدیم حضورتان می کنم. در دو پست قبل بیوگرافی و دیسکوگرافی هنرمند و یگانه مرد استایل Funeral را برایتان نوشتم. در این پست به نخستین آلبوم کامل این بند می پردازم و از لحاظ فرمی و استایل آنرا برایتان تجزیه و تحلیل می کنم. 


Symphony I - Deep Dark Red - این سمفونی پست مدرن شش موومانی (شش بخشی) در سال 2001 توسط Van Cuter ساخته شد. اثری سرتاسر محزون و تاریک که از معجزات "سینتی سایزر" به دور نیست و یک اثر Electronical-Ambient بر روی فاز Funeral Doom می باشد. نخستین ترک این آلبوم یک ترک 03:37 دقیقه ای است که با کلین گیتار و سینتی سایزر همراه شده و اینسترومنتال است و در واقع اینترویی برای ورود به ساعاتی مطلقاً تاریک می باشد. این ترک Silent Dreams نام دارد و به واقع بر روی تم سکوت بنا شده است. از لحاظ فرمی ترکی تماماً مستقل و گویا است. وقتی با دقت بدان گوش می کنید و صدای سینتی سایزر و کلین گیتار را می شنوید بی اختیار خود را برای ورود به دنیایی محزون و تاریک آماده می کنید. این ترک از لحاظ سمفونیک، اینترو (Intro) به شمار می رود و مقدمه ای بر تاریکی و حزن است.
ترک دوم They Never Hope ترکی 14:41 دقیقه ای است که با سینتی سایزر و نتی کرشندو (کششی رو به گسترش) شروع می گردد و پس از گذشت زمان کوتاهی با طبل و وکال و کلاویه های کیبورد جان می گیرد. همچنین به جلو می رود و کلین گیتار نمایش محزونش را آغاز می کند. در حین اینکه وکال و سینتی سایزر ها با کلین گیتار همراه می شوند و ترک روی غلتک می افتد طبل و سنج واقعی شروع به فضاسازی های محزون و رعب آور خود می کنند. وقتی به دقیقه ی 03:03 می رسیم ناگهان کلین گیتار با صدایی تک و واضح شروع به نواختن آرپژی جذاب و محزون می کند که یادآور خیال مرده است. منظورم از مرده وکال است. کلین گیتار می نوازد و تا چند لحظه هیچ ساز و صدایی همراهی اش نمی کند و همچنین به مدت پنجاه ثانیه به تک نوازی خود ادامه می دهد و باز هم سازها به همراه طبل و وکال شروع به نواختن می کنند و همان روایت کهنه شروع می شود. وکال نقش مرده ای درب و داغان را بازی می کند که قرن هاست در درون خود جان داده است و این ملودی روزگار سیاه اوست که هرگز رهایش نکرده است. در دقیقه 08:08 باز هم سازها و وکال قطع می گردند و باز هم کلین گیتار شروع به تک نوازی همان آرپز می کند و در دقیقه ی 09:07 باز هم سازها شروع به نواختن می کنند و این بار طبل با غرش بیشتری می نوازد. وکال قصه ی سرتاسر بدبختی خویش را بازگو می کند و ملودی محزون سینتی سایزر به همراهی کردن ادامه می دهد. سنج ها فضاسازی می کنند و در دقیقه ی 10:19 پیانو هم به این جمع عزادار می پیوندد و شروع به دلداری دادن این خانواده ی عزادار می کند. پس از ورود پیانو همه چیز تغییر می کنند و فضای رعب و وحشت شکسته می شود. وکال که نقش مرده را دارد شبیه به آتش زیر خاکستر می خواند و در دقیقه ی 11:42 صداها قطع می شوند و پیانو این روایت محزون را به تنهایی ادامه می دهد و باز در دقیقه ی 12 این ترک، سینتی سایزر به تنهایی ملودی پیانو را تکرار می کند که باز به فضای رعب نزدیک تر می شویم. طبل ملایم تر می نوازد و صدایی شبیه اکویی ملایم از آن بر می خیزد. دیگر وکال به کلی خاموش می شود و برای رفتن به ترک بعدی آماده می شویم.
ترک سوم با نام The Light of Dying Summer با پیانو و ملودی کیبورد شروع می شود و این ملودی 09:26 دقیقه ای تکرار می شود. و 09:26 دقیقه به این وضع ملودی ها به همراه پیانو که آکورد می گیرد تکرار می شود و پایان می گیرد.
ترک چهارم این سمفونی تاریک به نام Never Again با طبل و دیستورشن و سینتی سایزر شروع می شود. طبل و سنج ها همراهی می کنند و باز همان فضای وحشت را به نمایش می گذارند. 07:49 دقیقه می گذرد و ملودی واضح می شود و دیستورشن و طبل و وکال در پس زمینه قرار می گیرند و وکال رفته رفته به سکوت می گرود و غمی مالیخولیایی شروع می شود و باز در دقیقه 09:59 درام و دیستورشن فضا را می شکنند و باز به تونل وحشت فرو می رویم. طبل دبل نُت می نوازد و سنجی غریب طبل را همراهی می کند. وکال فقط زوزه می کشد و در پس زمینه است و کلامی نمی خواند و باز از دقیقه 11:30 رو به سکوت می رویم و ملودی محزون تکرار می شود و کم کم برای ورود به ترک بعدی حاضر می شویم. این ترک 14:41 دقیقه ای به پایان می رسد و ترک بعدی آغاز می شود.
ترک پنجم یعنی موومان پنجم این سمفونی به نام  Careless – Painless – Far Away  با ملودی تنهای کیبورد شروع می شود و تا 01:40 دقیقه پیش می رود تا باز ملودی غمگین پیانو و کیبورد با یکدیگر ادغام شوند. در دقیقه 02:12 وکال آغاز به خواندن می کند و با صدایی نجواکنان مرثیه ی خویش را آغاز می کند و پیانو و کیبورد و طبل همراهی اش می کنند. در دقیقه 03:37 سازها مثل مارش (March) عزا می نوازند و دیستورشن در پس زمینه حاضر می شود و وکال با حالت آتش زیر خاکستر زمزمه می کند. در دقیقه 04:16 باز هم وکال و پیانو و کیبورد با هم ادغام می شوند و به عزاداری خویش می پردازند و ملودی تکرار شونده هر لحظه با وکال به گوش می رسد. باز غرش ارکستر در دقیقه 05:31 با وکال به مارش عزا می پردازند. در دقیقه 06:24 به یکباره کیبورد و وکال و پیانو که آرپژ می نوازد شروع می شوند و وکال مثل صدایی بی رمق و در گوشی می خواند. در دقیقه 08:08 ملودی کیبورد به تنهایی شروع می شود و مانند شروع ترک از صدای آهسته اوج می گیرد و با کلید های دیگر کیبورد هارمونی می سازد. این ترک 11:07 دقیقه ای برای پایان و رفتن به بخش پایانی و موخره آماده می شود و ملودی اش را با صدای بم تر می نوازد و رفته رفته تمام می شود.
ترک یا موومان ششم که پایانی کوتاه است با نام  Towards the Emptinessبا سینتی سایزر شروع می شود و در هاله ای که شبیه به موج دریاست پیش می رود. این ترک بعد از مدت زمان کوتاه 04:03 به پایان می رسد و این سمفونی عزا را به اتمام می رساند
چند خطی که در بالا نوشته شد تنها یک تحلیل کلی از ساختمان سمفونی بود. یعنی آنچه که در موسیقی می شنویم را به رشته کلام درآوردیم حال نوبت به مسائل مهمتری می رسد و باید درباره ی رنگ آمیزی صوتی، سازبندی، ترکیب بندی سازها و هارمونی و وکال مطالبی را تقدیم حضورتان کنم. فکر می کنم برای هر کدام از آلبوم ها یک پست کافی باشد تا تحلیل آن به سر آید...
بحثی که در موسیقی کلاسیک در هر دوره (قرون وسطی یا باروک، رنسانس، رومانتیسیم، کلاسیک، نئوکلاسیک، مدرن و پست مدرن) مطرح است مسأله ی (رنگ آمیزی صوتی و آواشناسی) می باشد که مطمئناً در این گونه از سمفونی ها هم وجود دارد و باید بدان اشاره کرد. 
رنگ آمیزی صوتی را این گونه توضیح می دهم: 
هر قطعه موسیقی به طور تطبیقی با هنرهای دیگر دارای یک سری خصوصیات خاص است و اگر بنا بر قاعده ی هنر نقاشی بخواهیم به آن بنگریم (نُت = رنگ) و عامل نُت در موسیقی برابر با عامل رنگ در نقاشی است که با یکدیگر مطابقت دارند. حال برای هر ساز و نُت در ارکستر سمفونی یک رنگ تعریف شده است. مثلاً سازهای زهی اعم از گیتار، ویولون و . . . در طیف های مختلف زرد و نارنجی قرار می گیرند و البته جدای از صدای ساز، نُت و حتی گام هم با غلظت رنگ مطابقت می یابند. مثلاً گیتار کلاسیک با سیم نایلونی رنگش نارنجی است و بنا بر زیر و بمی نُت و گام، این نارنجی به درجات مختلف در جدول دگردیسی رنگ می رسد! وقتی در گام های ماژور و با صداهای زیر با گیتار نوازندگی کنیم اصوات نمایانگر نارنجی های کم رنگ و مایل به زرد هستند و اگر با سیم های باس گیتار کلاسیک و در گام های مینور نوازندگی کنیم به قهوه ای های تیره و سنگین می رسیم و این جدولی است که مثال جدول مندلیوف عمل می کند و در ارکستر سمفونیک برای هر ساز و گام و نُت یک رنگ با غلظت بالا یا پایین تعریف شده است و این قراردادی بین هنر نقاشی و موسیقی است.
حال در می یابیم که یک سمفونی برابر با یک تابلوی نقاشی است و یک طراحی تک رنگ مطابق با یک تکنوازی با هر سازی است. این قرارداد را در دوره ی باروک هنرمندان وقت به طور قراردادی پیشنهاد کردند و یک نفر را نمی توان به عنوان بنیانگذار آن معرفی کرد. 
سمفونی ای که در خطوط بالا تحلیل گشت دارای چنین سازهایی می باشد: 
1- گیتار آکوستیک
2- سینتی سایزر
3- کیبورد
4- طبل های باس
5- سنج ها
6- وکال
7-گیتار باس چهار سیم
این سازها با ترکیب بندی مدرن امروزی حال و هوایی خاص را القاء می کنند و سمفونی ای که مورد بررسی قرار گرفت در گام سُل مینور بود! سُل مینور در میان گام ها نمایانگر حزن و ترس تواماً با یکدیگر می باشند و در هر لحظه یکی از این حس ها غالب می شود. طبل ها به رنگ های تیره هستند و به طور کل گام این سمفونی + اصوات و زیر و بمی شان + سازبندی، نمایشگر یک تابلوی تیره با رنگ های سنگین و حزن آلود و فضایی رعب آور می باشند. 
درباره ی وکال این اثر باید گفت این نوع وکال که از  Death-gore برگرفته شده است به نوعی یاد آور احساس مردگی، خفگی و آتش زیر خاکستر می باشد. گویی مجسمه ای سیمانی که هنوز خشک نشده است دارد با دهان و حلقی پر از سیمان آواز می خواند! یک آواز خفه با تصویر ذهنی ای مسموم و دلگیر. خودِ وکال در مصاحبه ای گفته بود: "تصویر مردی که در سیمان نیمه خشک گرفتار آمده در ذهنم بود." آیا این مکان و این چاله ی سیمانی نمی تواند نمادی از قبر باشد؟ و آیا این تصویر لبخند بر لب جمجمه نیست که آوازی گنگ و خفه می خواند؟  
تم فرمیک این اثر سکوت محض است! اگر بخواهیم از محتوای لیریک ها فاصله بگیریم باید درباره ی تم فرمیک این سمفونی بگوییم، سکوت بخش اعظم و اصلی آن را تشکیل می دهد؛ البته وحشتی تواماً با حزن و ترس. این سمفونی صدای خاموش یک مرده است که در نهایت پس از آخرین تلاش های بی نتیجه و آخرین نوسان ها به سکوت محض می رسد و این سکوت را در ثانیه های پایانی آخرین ترک می توانیم بیابیم.

در پایان این پست نیز لینک دانلود یکی از ترک های این سمفونی قرار داده شده است. با اینکه اعتقاد دارم می بایست به کل این سمفونی گوش داد اما دلیل قرار دادن این ترک تنها به خاطر آشناسازی شما با فضای این سمفونی می باشد:

هیچ نظری موجود نیست: