۱۳۹۴ خرداد ۱, جمعه

قاعده شکنی ساختاری و تلفیق استایلها در موسیقی Funeral Doom Metal

سمفونی اول و دوم از گروه  Until Death Overtakes Meرا در دو پست قبل تحلیل کردم و مسائل مربوط به رنگ آمیزی صوتی را هم شرح مختصری دادم. در این پست به مسأله ای بسیار حایز اهمیت باید اشاره کنم که فکر می کنم در کمتر وبلاگی بدین موضوع اشاره شده باشد. امیدوارم دوستانی که بدین موسیقی علاقه دارند توانسته باشند این استایل را قدری آکادمیک تر دنبال کرده باشند.
در این پست می خواهم به قاعده شکنی ساختاری و تلفیق استایل ها در موسیقی Funeral اشاره کنم. در پست های پیشین اشاره کردم استایل Funeral در میان استایل ها و سبک های دیگر متفاوت ترین گونه و در حال حاضر آکادمیک ترین در کنار استایل Death-Doom در زیرشاخه های Doom می باشد؛ در واقع وقتی که استایل Death-Doom را غنی کنند و تغییری در تمپوی آن ایجاد نمایند تغییرات حاصل به Funeral نزدیک می شود و تنها استایلی که به این ژانر نزدیک است همین Death-Doom است. حتی اگر به وکال آن نیز اشاره کنیم در می یابیم که در استایل Funeral از وکال Death نیز استفاده می شود که در حالت آکادمیک به آن Death Growl می گویند؛ غرش مرگ آسا که همان وکال در Death Metal است. از لحاظ فرم و زیبایی شناسی هم به این استایل اشاره های مفصلی کرده ام که بد نیست در این مجال یک یاد آوری کلی بدان بشود. گفتیم که فرم و ساختار آهنگ سازی در استایل Funeral معمولاً سیمفونیک و در برخی موارد رکوئیم می باشد و در برخی بندها نظیر Monolithe از فرم های آزاد نیز استفاده می شود. تم شعری در بیشتر این گروه ها Depression, Nature, Sorrow, Death, Darkness, Solitude, Hate, Misery, Sadness می باشد.
و البته این لیستی که در بالا بدان اشاره شد بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است و مطمئناً تم های دیگری هم در این میان وجود دارد که معمول نیست و در برخی بندها به صورت اختصاصی رایج است. از لحاظ سازبندی هم گیتار کلاسیک، پیانو، دیستورشن، سینتی سایزر، کیبورد و گیتار باس . . . در این استایل جزء لاینفک می باشد. باز هم در برخی بندها سازهایی نظیر ویولون، کنترباس، فولت و سازهای محلی نقاط مختلف جهان و . . . نیز وجود دارد.
اما در این بحث هدف اشاره به قاعده شکنی در این استایل قاعده  شکن است! همانطور که می دانیم استایل Funeral در ابتدای دهه نود با بند بسیار قوی Thergothon به وجود آمد. بندی که در ابتدا نزدیک به یک دهه در کنار بندهایی نظیر My Dying Bride و Anathema با استایل Death-Doom به قدرت رسید و آلبوم داد و با تغییراتی به استایل Funeral روی آورد. سپس بند Skepticism این استایل را گسترش بخشید و چیزی حدود به نیم دهه بیشتر از تولد این استایل نگذشته بود که بند بسیار قوی و تاریک Nortt از راه رسید و استایلی که با Death و Doom آمیخته شده بود را با رنگ آمیزی Black-Metal آمیخته کرد! و به دنبال آن موج عظیم و قدرتمندی به وجود آمد که به تبعیت از Nortt به این استایل روی آوردند و بار دیگر دنیای متال شاهد نوآوری غریبی به وسیله ی Black-Metal شد!
در  برخی از وبلاگ ها درباره ی این پیامبر تاریک، Nortt، مطالبی اندک نگاشته شده است اما هیچ کدام از آنها چیز در خور تحسینی در بر نداشتند و فقط برای اینکه نام این بند را بیاورند مطالبی را درباره آن نوشتند! اینک وقت آن رسیده است که درباره ی Nortt و موجی که به دنبال داشت مطالبی را تقدیم حضورتان کنم.
بند Nortt در سال 1995 در "اودنس" دانمارک به وجود آمد. شهر اودنس از لحاظ جغرافیایی در شمال دانمارک است؛ واقع در بخشی که حتی سه ماه هم رنگ خورشید را به خود نمی بیند! و هر دوازده ماه سال سرد و تاریک است. Nortt در زمانی به وجود آمد که تنها مؤسس بند دچار وحشتناک ترین اختلالات روانی شده بود و در زیرزمینی تنها و تاریک زندگی می کرد. Nortt که به شدت سرخورده و تنها بود در زیرزمین خود دست به کار جالبی می زند و به وسیله ی کامپیوتر و استودیوی خانگی خود شروع به ضبط ترک هایی بی کیفیت می کند و این تک ترک های خود را بر روی نوار کاست ضبط می کند و در میان دوستانش پخش می کند. و بدین ترتیب نخستین نطفه های تاریک و یخ زده ی Nortt ریخته می شود و از میان همین تک ترک های بی کیفیت بندی سر بر می آورد به نام Nortt که از سال 1997  نخستین دموی رسمی خود را ریکورد کرده و به بازار علاقه مندان می دهد! این دمو با نام Nattetale می باشد که در دو مرحله ضبط شد و دو نسخه متفاوت از آن نزد علاقه مندان آن موجود می باشد. یکی با کیفیت زیرزمینی و بسیار ضعیف و دیگری که قاب پشت جلد دارد؛ کمی از دسته ی اول قوی تر و ضبطی غنی تر داشته است. در میان طرفداران Nortt داشتن دموی نخست جزو افتخارات آنان به شمار می رود! این دمو که با دیستورشن 256 ضبط گردیده است اثر تاریک و سردی است و سرما و تاریکی منطقه ی اودنس را به بهترین وجه ممکن به نمایش می گذارد. این بند که از ابتدا Black/Funeral Doom Metal کار می کرد امروزه یکی از بزرگترین غول های این استایل به شمار می رود و التقاط موسیقی Black  و Funeral را به Nortt نسبت می دهند. خود وی درباره ی نخستین دمو چنین می گوید: "می خواستم به وسیله ی موسیقی Black به موسیقی Funeral و Doom فضا بدهم. ابتدا قصدم تأسیس بند نبود و فقط در زیر زمین خودم و برای خودم موسیقی می ساختم. اما از خلال رفت و آمد هایی که با برخی متالرها و دوستانم داشتم پروژه ی Nortt به وجود آمد و امروزه بر سر همان کاست های تمرینی و بی کیفیت نزد طرفدارانم چه دعواهایی می شود. از این وضع بسیار ناراضی هستم. آنها تاجرهای کثیفی هستند که می خواهند Nortt را مانند خیلی از بندهای تجاری و لوکس دیگر از زیر زمین به شاپ ها و فروشگاه های آنچنانی ببرند که من هرگز اجازه نخواهم داد. Nortt به گیتارها و دیستورشن های میلیون یوروئی هیچ علاقه ای ندارد."
Nortt امروزه تبدیل به یکی از غول های این استایل شده است و به دنبال آن بند های دیگری چه در دانمارک و چه در بیرون از دانمارک به این استایل روی آوردند و البته که هیچ کدام به قدرت و قوت Nortt کار نکردند. در زیر لیستی از بهترین بندهایی که در این سبک مشغول به کار هستند را به شما معرفی خواهم کرد:
Mørkheim, Esoteric, Elysian Blaze, Valdreg, Volarg, Áåëûå Òàïêè, Abyssmal Sorrow, Arcana Coelestia, Au Sacre des Nuits, Atrocious, Black Bile, Breath of Chaos, Budsturga, Chaos Moon, Desecrated Grave, Dictator, Dionysian, DoomThrone
همه این بندها که ذکر نامشان رفت از بندهایی بودند که در استایل Funeral-Black کار می کنند و البته برخی از این بندها عناصری چون Folk - Ambient - Dark-Ambient  را هم با استایل اصلی تلفیق کرده اند که سر وقت به تمامی این بندها اشاره خواهم کرد. تا پستی دیگر بدرود.

۱۳۹۳ دی ۱۹, جمعه

تحلیل سمفونی دوم Until Death Overtakes Me



درود بر روح مقدس تاریکی. دوستان گرامی در پست های قبل تر با بیوگرافی و نخستین سمفونی بزرگ Van Cauter آشنا شدید و آنرا برایتان تحلیل کردم و مطالبی درباره ی رنگ آمیزی صوتی هم مطرح شد. در این پست ادامه ی پست قبل را برای شما خواهم نوشت و به روند دو پست قبل، در این پست هم به یکی دیگر از سمفونی های این موسیقی دان بزرگ خواهم پرداخت.
Symphony II - Absence of Life دومین سمفونی قاعده شکن و خسته ی Van Cauter است که محصول سال 2001 می باشد. این سمفونی غریب 4 ترک دارد و با فضایی محزون و مرموز شروع می شود. در این آلبوم Van Cauter ادامه ی سمفونی قبل است و در همان حال و هوا می باشد.


نخستین ترک این آلبوم This Dark Day می باشد که با گیتار کلاسیک شروع می شود. گیتار شروع به نواختن آرپژی بسیار محزون می کند و در ثانیه ی 00:55 کیبورد هم با گیتار کلاسیک همراه می شود و ملودی محزونی را می نوازد. در دقیقه 01:17 طبل و سنج به کمک می آیند و فضا را وهم آلود می کنند. دیستورشن هم در همین لحظه سروکله اش پیدا می شود و به تخریب می پردازد و در دقیقه 02:01 هم وکال به این جمع عزادار اضافه می شود. پس ملودی کیبورد و گیتار کلاسیک و طبل به علاوه وکال که باز حکم مرده را دارد به همنوایی با یکدیگر می پردازند. گیتارهای آکوستیک در دقیقه 03:47 به صدا در می آیند. وکال پس از 06:33 از نفس می افتد و ملودی و طبل و بقیه ی سازها بدون وکال به عزاداری خود می پردازند. باز هم در دقیقه 12:22 وکال به یاری می آید اما این بار با صدایی خسته تر و ضعیف تر از قبل. و همه تا دقیقه 16:30 با هم همکاری می کنند، سپس ملودی کیبورد به تنهایی همه چیز را برای به آخر رسیدن آماده می کند و بدین ترتیب ترک به پایان می رسد.

سومین ترک این آلبوم Absence of Life نام دارد و با دیستورشن و درام آغاز می شود! در ثانیه 00:28 وکال شروع به خواندن می کند و با صدایی بسیار گرفته و ضعیف پیش می رود. همچنین ملودی کیبورد با وکال به همراهی می پردازد و درام هم یک لحظه از نواختن نمی ماند و فضا را رعب آورتر می کند. در دقیقه 4:48 وکال از نفس می افتد و سازها شروع به نواختن می کنند. در دقیقه 8:43 باز وکال شروع به نواختن می کند و به زودی خفه می شود و ملودی تا انتها پیش می رود و وکال تا ثانیه های پایانی ترک می خواند و قطع می شود. این ترک به آرامی به پایان می رسد.
In The Mist: این ترک 16:09 دقیقه ای دومین ترک این موسیقی دان بزرگ است که با کیبورد شروع می شود و صدایی طنین انگیز را می گستراند که در دقیقه 01:27 به ملودی محزونی تبدیل می شود و همین طور با پس زمینه پیش می رود و مدام مودش را عوض می کند. صداهای الکترونیک سینتی سایزر در طول اثر به وضوح شنیده می شود. گویی در کره ی دیگری مشغول قدم زدن هستیم. این ترک اینسترومنتال است و بازی بین ملودی کیبورد و سینتی سایزر نکته ی جالب این ترک است.

And Death Took Her Smile Away ترک آخر و چهارم این سمفونی است که با پیانو آکوستیک الکترونیک شروع می شود و ملودی های پژواک دار کیبورد با آن هارمونی می کنند. در دقیقه 02:04 دیستورشن و چند ثانیه بعد وکال شروع می شوند و با پس زمینه ی کیبورد پیش می روند. در این تراک خبری از درام نیست و فضای رعب و وحشت و غم کمتر شده و قدری به مخاطب استراحت می دهد. وکال با پرسش و پاسخ دیستورشن ادامه می یابد. در دقیقه 04:07 سر و صداها کم می شوند و پیانو الکترونیک به نواختن تکی ادامه می دهد و چند ثانیه بعد وکال به حالت نجوا و کیبورد همراهی اش می کنند. باز هم دیستورشن و وکال شروع می شوند و در دقیقه 06:52 باز هم خلوت می شود، صدای نجوا ضعیف تر به گوش می رسد و در پس زمینه کیبورد را داریم که خیلی ضعیف و کند می نوازد. در دقیقه 10:26 دیستورشن با شدت شروع به نواختن می کند و چند ثانیه بعد وکال ادامه می یابد. دقیقه 13:27 آخرین زمزمه های وکال هم اتمام می یابد و تا به انتها پس زمینه ی ضعیف کیبورد و افکت های Noise را داریم. و بدین ترتیب 18:35 دقیقه به پایان می رسد.

این سمفونی که ادامه ی سمفونی قبلی است با فضایی انتزاعی تر به غیر از ترک نخست است. ترک نخست این سمفونی (This Dark Day) یکی از ترک های بسیار مهم از این بند می باشد.
Until Death Overtakes Me بندی است که در نوع خود حرف اول را می زند و پرکار ترین بند است که مطلقاً تجاری نشده است و از حاشیه های بی مورد به دور است. جالب است بدانید که از یکی از آلبوم های این بند فقط هشت نسخه تیراژ شده است! و از آلبوم های دیگر این بند هم نزد طرفدارانش چیز زیادی یافت نمی شود و بر خلاف خیلی از بندهای دیگر که درگیر مسائل حاشیه ای هستند این بند به هیچ وجه درگیر تجملات خودنمایی در تجمعات و فستیوال ها نیست. بندی که هنوز یک تصویر هم کار نکرده است و با وجود این همه بندی که Van Cauter در آنها کار کرده است حتی یک کلیپ یا کنسرت بیرون در برنامه کاری اش وجود نداشته است.
یکی از مسائل بسیار مهمی که در این بند وجود دارد درام است. در میان آلبوم های سیمفونیک این موسیقی دان از ساز درام استفاده شده است. سازی که شاید به خودی خود فقط یادآور جنگ ها و دلاوری های جنگ و سمفونی های بتهوون و موتزارت است. اما استفاده ای که از ساز طبل در این آلبوم ها شده است استفاده ی متفاوتی است و برخلاف پر سر و صدا بودن طبل، Van Cauter استفاده ی معکوسی از آن کرده است. از طبل به عنوان بانی سکوت بهره جسته! و فضای رعب و وحشت را بر روی تم سکوت هموار کرده است. وقتی صدای طبل را در این ترک ها به خصوص This Dark Day می شنویم احساس شلوغ بودن و جنگ و حماسه نمی کنیم بلکه فقط این سکوت در دلمان ریشه می دواند و با هر ضربه طبل قلبمان به زیر افکنده می شود. ترک مذکور بیانیه ی یک بیمار روانی است که می خواهد در درون خویش زندگی کند و فقط در تاریکی خود باقی بماند. بیماری با افکاری پوسیده که بسان مرده ای فراموش شده می ماند. سر و صدا و عقاید عمومی آزارش می دهد و به شدت انسان گریز است.
به طبع چنین موسیقی مخاطب خاص خود را دارد و من در بسیاری حتی فن های Doom-Metal و شاخه های مختلفش برخورد کرده ام که با این بند و متعلقاتش ارتباط برقرار نکرده اند. دوستی داشتم که یکی از بهترین فن های متال بود اما اظهار می کرد از بند ...Until death زیاد خوشش نمی آید و با آن ارتباط برقرار نمی کند اما پس از گفتگویی نه چندان طولانی درباره این بند، با دقت چند ترک از Van Cauter را گوش داد و با عقل و درایتی که در او وجود داشت به این بند ایمان تام آورد! البته کمتر کسی می تواند این بند را به عنوان بند مورد علاقه اش انتخاب کند و باید فقط به دنبال هنر و موسیقی ناب بود که این بند را از میان بندهای دیگر بیرون کشید.
Until Death Overtakes Me بندی است با تم مرگ و سکوت و بدبختی انسان. بندی است که از لحاظ ساختاری و آهنگسازی پا را از قواعد درب و داغان شده ی Funeral هم فراتر می نهد و در نهایت ترکی را به نام This Dark Day را ارائه می دهد. ترکی بی نظیر و تخریب کننده که به قول ون کوتر: "حالا حالاها نخواهم توانست مانندش را بسازم!".