۱۳۹۲ دی ۲۱, شنبه

مكتب سوررئاليسم و تأثيراتش بر موسيقی متال

درود به همه ی دوستان. امروز ميريم سراغ بخش دوم از "عواملی كه بر موسيقی متال تأثير گذاشتند". در اين پست تأثير مكتب سوررئاليسم را بر موسيقی متال بررسی خواهيم كرد:

مكتب سوررئاليسم

مكتب دادائيسم ظرف كمتر از يك سال از بين رفت و پيروان و سردمداران آن در يكی از آخرين روزهای سال 1919 تابلوی مخصوص مكتب دادائيسم را از جا كندند و به رودخانه انداختند. و بدين ترتيب بود كه دادا را با دست های خودشان به پايان رساندند. ولی اين پايان ماجرا نبود و اين بار در بازی طولانی تری كه شايد تا امروز هم ادامه داشته باشد شركت كردند! بله، همان كسانی كه در دوره ی دادائيسم سردمدار و از هنرمندان شاخص اين مكتب بودند اينك در بازی جديدی شركت كرده بودند كه تا به حال آثار منسجم اين مكتب در هنر مدرن به ويژه سينما و در نمايشنامه نويسي مشهود است. اين مكتب بزرگانی را همچون "سالوادور دالی"، "لوئيس بونوئل"، "فدريكو گارسيا لوركا"، "ماكس ارنست"،‌ "جياكومتی"، "شاگال"، "موندريان"، "كاندينسكی"، "پل كله"، "خوان ميرو" را به دنيای هنر معرفی كرده و از لوای اين مكتب عظيم چه جنبش ها و جرياناتی بيرون زده كه پست مدرنيسم خود يكی از ارمغان هایی است كه دستاورد مكتب سوررئاليسم است. واژه ی سوررئاليسم نخستين بار در يكی از اشعار "گيوم آپولينر" آمد و در واقع آغازگه اين مكتب از قلم اين نويسنده بود. اين واژه يك لغت فرانسوی الاصل است به معنی "فرای واقعيت" و در واقع همينطور هم هست؛ چرا كه بر طبق نظريه ی "زيگموند فرويد" روانشناس آلمانی هر آنچه از ضمير ناخودآگاه می آيد حقيقی ترين واقعيت است. به طور معمول هر آنچه انسان در زندگی معمولی خود می بيند و يا می شنود حتی اگر سال های زيادی از آن گذشته باشد در ضمير ناخودآگاه انسان ثبت و ضبظ می گردد. از اين رو هر چه كه در اين بخش از وجود آدمی است از هر لحاظ حقيقی و مستند است.

ويژگی های سوررئاليسم چگونه اند و در اين مكتب چه شاخصه هایی وجود دارد؟

تمام تعريف سوررئاليسم را با خواندن اين جمله در خواهيد يافت: "چيدمان طنزگونه ی عناصر واقعی و بدون سنخيت با يكديگر در عالم واقعيت جوهره و مغز سوررئاليسم است."
برای مثال به يكی از بهترين آثار اين مكتب اشاره مي كنم:
تابلوی نقاشی "استمرار خاطره" اثر معروف "سالوادور دالی". يك شير دريایی كنار ساحل مرده و دريا بدون موج آرام و بی صداست. چند ساعت كه مثل گوشت بی استخوان هستند بر روی درخت و گوشه ای افتاده اند و مورچگانی بر اين ساعت جمع گشته اند و مشغول جويدن زمانند! اين تابلو كه در واقع يكی از شاخص ترين آثار اين مكتب است از هر حيث شاهكاری بی نظير است. و اما از كجا بايد تشخيص دهيم كه اين اثر يك اثر سوررئاليستی است؟ از آنجا كه تمامی اين عناصر واقعی هستند و می توانند در عالم واقعيت در كنار يكديگر قرار گيرند ولی هيچ گونه سنخيتی با يكديگر ندارند و اين مسأله حائز اهميت است چرا كه همين واقعی بودن عناصر بدون سنخيت در كنار يكديگر است كه آنرا از ديگر مكاتب تفكيك می كند.

مكتب سوررئاليسم و موسيقی متال

اينك به مقايسه ی مكتب سوررئاليسم و موسيقی متال می پردازيم تا شباهت ها و اشتراكات اين دو پديده مشخص گردند. در مكتب سوررئاليسم يك مردگی و سكون خاصی وجود دارد. فضای سرد و مرده ای كه Depressive Black Metal و Doom Metal كه حاكی از افسردگی و ديپرسيوی فوق العاده بالاست، به موسيقی در مكتب سوررئاليسم بسيار شبيه است. موسيقی مكتب سوررئاليسم فضایی وهم آلود و توهم زده داشته كه بسيار به اين سبك متال شباهت دارد. از ديگر مشابهت های اين دو پديده جنون، ماليخوليایی و يا اسكيزوفرنيكی است كه در هر دو وجود دارد. در مكتب سوررئاليسم فضای وهم آلود نشان از درونی سياه و تخريب شده دارد و به غير از كابوس و توهم در آن نيست و جنون بارز و مثال زدنی در آن ديده می شود. در موسيقی Depressive Black و استايل های نظير آن هم شاهد جنون، اسكيزوفرنی، خودزنی، خودكشی، خود تخريبی، مازوخيسم، ساديسم، ترس پارانويد (بدبينی)، نكروفيلی و انواع فوبيا هستيم كه بسيار به مكتب سوررئاليسم شبيه است.


پ.ن: اين مطالب تأليفی هستند و در هيچ منبع و مأخذی يافت نمی گردند و نگارنده خود با توجه به تجربه ای كه از این نوع موسيقی داشته است دست به چنين مقايسه ها و تشابه هایی زده است. اگر مطلبی اشتباه بيان می شود و يا موردی از قلم می افتد به بزرگواری خود ببخشيد.

هیچ نظری موجود نیست: