۱۳۹۲ مهر ۲۹, دوشنبه

مكتب دادائيسم و تأثيراتش بر موسيقی متال



در اين پست و پست های بعدی قصد آن دارم تا شما عزيزان را با عوامل و عناصری آشنا كنم كه بدون شك از عوامل تأثير گذاری هستند كه موسيقی متال را از ريشه تا ميوه تغذيه و آبياری كرده اند و هر كدام سهم بسزایی در پيشبرد اين موسيقی داشته اند. موسيقی متال وام دار و الهام گرفته از علوم و دوران پيش از خود است و به راستی كه چكيده و عصاره ی همه ی مكاتب و دوران و علوم را می توان در موسيقی متال يافت. چرا كه اين موسيقی آنچنان گسترده است كه از هر دری سخن گفته و هر پديده ای را به خدمت خود وا داشته است. اعم از مكاتب ادبی – هنری، مذاهب، روانشناسی، فلسفه، فيزيك، ادبيات، نقاشی، تئاتر و هنر های نمايشی، عكاسی – سينما، تاريخ، تصوير برداری و تدوين، موسيقی ادوار پيشين، گرافيك و ...
در اين مقاله به ترتيب تاريخی به اين عوامل يك به يك اشاره می كنم و تأثير هر يك از اين عوامل در پيشبرد و تأثير گذاری بر موسيقی متال را شرح خواهم داد. باشد كه مورد عنايت و رضايت شما دوستان قرار بگيرد:

1-    مكتب دادائيسم
2-    مكتب سوررئاليسم
3-    مکتب اگزیستانسیالیسم
4-    نيهيليسم (پوچ گرایی)
5-    جادوی سياه و شيطان پرستی
6-    نازيسم و آريانيسم
7-    پست مدرنيسم


مكتب دادائيسم

مكتب دادائيسم زاده ی هرج و مرج، پوچی و تخريب و اضطراب ناشی از جنگ جهانی اول است. اين مكتب در سال 1919 در "زوريخ" پايتخت سوئيس در كاباره ی "ولتر" به وجود آمد. و سردمداران آن جوانان هنرمندی بودند كه خشم و نفرت ناشی از جنگ خونشان را به جوش آورده بود. اين جوانان از هر صنفی بودند و در همه هنری همچون موسيقی، نقاشی، شعر، ادبيات، تئاتر و سينما دست داشتند. اما بنيان گذار اصلی و پايه ريز رسمی آن مكتب "تريستان تزارا" نقاش و مجسمه ساز نوزده ساله است كه در غروب يكی از روزهای سال 1919 در كافه ای موسوم به "ولتر" اين مكتب را نام گذاری كرد. "لویی آراگون" كه يكی از سردمداران اين مكتب است در نوشته های روزانه ی خود نوشته بود: "من به عنوان يكی از هنرمندان در سوئيس شهادت می دهم در غروب يكی از روزهای پاييزی سال 1919 در كافه ولتر، تريستان تزارا در حالی كه شاخه گلی در دماغ خود فرو كرده بود كاردی را در ميان صفحات يك فرهنگ لغت فرانسه به انگليسی فرو برد و كتاب را به وسيله ی آن باز كرد و نخستين واژه ای را كه در رأس صفحه نوشته شده بود را با صدای بلند تكرار كرد:"دادا، دادا، دادا، دادا" و همگی ما با او همزمان فرياد برآورديم:" دادا، دادا، دادا، دادا" و آن روز را جشن گرفتيم و همان جا بود كه مكتب دادائيسم را به وجود آورديم.
اين مكتب همانطور كه از انتخاب نامش پيداست مكتبی است كه بر اتفاق و تصادف بسيار اهميت می دهد. اين مكتب زائيده ی اضطراب و دلهره ی ناشی از جنگ جهانی اول و معضلات آن است. از جمله هنرمندانی كه از سردمداران و بنيان گذاران اصلی اين مكتب بودند مي توان به: "تريستان تزارا"، "لویی آراگون"، "مارسل دوشان"، "مان ری"، "گيوم آپولينر"، "ژاك واشه" اشاره نمود. در همان زمان كه اين مكتب به وجود آمد سردمداران آن شروع به نوشتن بيانيه های متناقض و غريبی كردند و اين بيانيه ها را در نشرياتی كه خود مدير و صاحب آن بودند به چاپ می رسانند. نشريه های متعددی كه اسم های عجيب غريبی داشتند. مثل: "خروس مضحك مرده" يا "شكلات گوشتی مورچه خوار" و از اين قبيل نام های مسخره و گاه ترس آور. متن يكی از بيانيه های معروف لویی آراگون را در زير می خوانيد:

"نام ما را محترمانه نيهيليسم (پوچ گرا) گذاشتند. ما به همه چيز تف می كنيم. حتی به خودمان. ما هيچ مكتب و روشی را نمی پذيريم. دادائيست واقعی كسی است كه دادا را قبول نداشته باشد. هيچ دادائيستی نيست كه خاطراتش را بنويسد. ما از نقاشی های بورژوا مأبانه و مسخره ی كلاسيك و مجسمه های تجمل گرايانه ی "باروك" حالمان به هم می خورد. ما از هر تئوری و نظريه ای بيزاريم. تنها قانون دادائيسم بی قانونی و تخريب است. تخريب و تخريب و تخريب در جهت تخريب و حتی تخريب هم نه!" اين متن يكی از همين بيانيه های عجيب و متناقض بود كه در همان دوران در نشريه های خودشان به چاپ رسيد. كسانی كه اين نشريات را می خواندند در ابتدا گمان می كردند كه هدف دادائيست ها به طنز و كنايه است. اما بعد از مدتی به اين نتيجه رسيدند اين گروه ويرانگر و مخرب قصد نابودی و تخريب همه ی ارزش های پيش از خود را دارند و در همان وقت بود كه هم مخالفانی پيدا كردند و هم طرفدارانی. نشرياتی با صفحات سفيد و خالي از نوشتار چاپ شد. نقاشی هایی با رنگ آميزی هایی درهم و برهم و مجسمه هایی با كاغذ روزنامه و گچ كه به هيچ چيزی شباهت نداشت. تريستان تزارا بنيان گذار مكتب دادائيسم خود دست به ابداع سبكی عجيب در شعر زده بود و در يكی از نشريات درباره ی اين نوع شعر نوشت: "اين شعر روش خاصی برای سرودن دارد و مواد لازم آن يك روزنامه و چسب و يك قيچی است. به اين صورت كه تيترها و كلمات روزنامه را به صورت نا منظم می بُريم و به صورت نامنظم و كاملاً به صورت اتفاقی و تصادفی در كنار يكديگر می چسبانيم. بدين سان شما يك شعر دادائيستی خواهيد سرود!" و از اين قبيل اعمال خاص در كارنامه ی اين مكتب به وفور ديده می شود. از ديگر مراسم جالبی كه می شود به آن اشاره كرد نمايش ها و پايكوبي های پر هياهوی دادائيست ها در آمفی تئاتر ها و كافه تريا ها بود. موسيقی پر هياهویی كه باز هم تزارا مبدع آن بود به اين صورت بود كه در ظروف و قابلمه ها و قوطی های خالی آب جو و نوشابه را به يكديگر می زدند و از صدای برخورد اين وسايل به وجد می آمدند و سمفونی ها و كنسرت های شلوغ و پر هياهویی با آنها می دادند. اين كارها و اعمال به سر حد جنون رسيده بود تا جایی كه "مارسل دوشان" يگانه خداوندگار بي همتای هنر دادا و مدرن دست به آن عمل جسورانه و بی پروايانه ی خود زد و برای "موناليزا" اثر معروف "لئوناردو داوينچی" سبيل و ريش بزی گذاشت و نام تابلو را با حروف لاتين كه مخفف جمله ای زننده بود نام گذاری كرد. معنایی كه از قرار گرفتن اين حروف به دست مي آمد اينچنين بود: "اونجاش سوخته!" و اين عمل دوشان در دنيا جنجالی به پا كرد و بسياری در مخالفت با اين عمل دوشان خواستار دادگاهی كردن و حتی جريمه ی مارسل دوشان شدند. ولی مارسل دوشان اين جوان جسور و نخبه هنر مدرن عقب نشينی نكرده و وضع را از آنچه كه بود بدتر كرد و اثر معروف خود به نام "چشمه" را ارئه كرد. "چشمه" يكی از بحث برانگيزترين آثار كل هنر تاريخ به حساب می آيد. چشمه شامل يك سنگ مستراح از جنس چينی بود كه مارسل دوشان آن را امضا كرد و نام "چشمه" را بر آن نهاد و كاسه ی آن را از ادرار پر كرد و در موزه های مفهومی گذاشت. اين اثر امروزه به عنوان يكی از بزرگترين آثار هنر مدرن كل تاريخ اعصار شناخته می شود. و در واقع اين اثر مفهومی بسيار توهين آميز در درون خود دارد. يكی از منتقدان همان وقت اين اثر را محكوم كرده و گفته بود: "اين اثر دوشان به انسان و انسانيت توهين می كند. دوشان با اين كار خود همه چيز را زير سؤال برده و جایی برای انسانيت باقی نگذاشته." در صورتی كه خود دوشان به تحليل اثر خود چنين اظهار داشته بود كه: "منظور از انتخاب نام "چشمه" برای يك كاسه توالت و ادرار كردن در آن و به معرض نمايش گذاشتن آن به فاسد شدن چشمه ی خلاقيت انسان معاصر اشاره می كند. انسانی كه در اثر ترس و اضطراب ناشی از جنگ همه ی نيرو و خلاقيتش رو به نابودی و زوال رفته است." و چه زيبا به تحليل اثر خويش پرداخته است. باری اين مطالبی كه عنوان شد شرح مختصری بود بر اين مكتب كه هدف افراطی و بسيار تند روانه داشت. اما بايد در اينجا از اين مكتب به عنوان يكی از عوامل خط دهنده و آبياري كننده ی موسيقی متال ياد كنم. چرا كه در ميان اين مكتب كه بزرگترين انقلابی است در هنر و ادبيات قرن بيستم و موسيقي متال شباهت ها و موارد زيادی وجود دارد. اگر بخواهيم از لحاظ تاريخی حساب كنيم و مكتب دادا را آغاری بر هنر مدرن به حساب بياوريم پس بايد بگوييم در واقع موسيقی متال در بدو پيدايش و آغاز كار خويش به چنين اعمال و رفتاری در حيطه ی موسيقی دست زد. برای مثال می شود به كارهایی كه Heavy Metal ها بر روی صحنه انجام می دادند اشاره نمود. اعمالی از قبيل شكستن گيتار بر روی صحنه، كشتن مرغ و جوجه و گربه بر روی صحنه ی كنسرت، خودزنی و سقوط از صحنه و تمامی اين اعمال و حركات را می شود با افراطی گری و خوی تخريب گرانه ی دادائيست ها مقايسه كرد و گفت جريان موسيقی متال به نوعی وام دار و فرزند مشروع مكتب دادائيسم در ابتدای به وجود آمدن خود است. انسان عاصی و مضطرب آن دوران را می توان با انسان معاصر اين دوره مقايسه كرد و البته برای انسان اين دوره وضع بسيار وخيم تر و بحث برانگيزتر است. اگر انسان آن دوران از شدت ويرانگری و نفرت جنگ و سوختن بيشماری از انسان ها در كوره های آدم سوزی به ستوه آمده بود، انسان اين دوره انسانی است در ميان قتل و غارت و انواع جنگ و ماشين و كارخانه و مواد مخدر و ... اگر هنرمند آن دوران به خاطر وضع جهان خويش دست به تخريب و ويرانگری و خلق آثاری آشفته و رعب بر انگيز می زند، پس هنرمند امروز هم به مراتب در سياستی كه ساخته ی دولت ها است گرفتار آمده و برای نشان دادن اعتراض خويش بر روی صحنه گيتار می شكند، سر گربه و جوجه را می بُرد، هِد می زند و از صحنه خود را به پايين و بر سر تماشاگران مست و نعشه می اندازد. پس بدين ترتيب است كه ميبينيم مكتب دادائيسم با موسيقی متال چه وجه اشتراك های مشابهی دارد و موسيقی متال چگونه از نياكان و پيشكسوتان خود تأثير گرفته است.
اين پست نيز به اتمام رسيد. اميدوارم مورد قبول شما عزيزان واقع شده باشه. در پست بعدی در رابطه با مكتب سوررئاليسم و تأثيرات اين مكتب بر موسيقی متال بحث خواهد شد. تا پستی ديگر ... بدرود!

هیچ نظری موجود نیست: